در این نوشتار برخی از اصطلاحات و واژگان سیستم‌های داده‌برداری و گردآوری داده‌ها تعریف می‌شود.

•    آمايش سيگنال (تطبیق سیگنال)(Signal Conditioning): به معني اجراي هرگونه تغييراتت لازم در مورد سيگنال آنالوگ ورودي، قبل از اعمال آن به مبدل آنالوگ به ديجيتال (A/D) مي‌باشد.

•    ابزار مجازي: برنامه‌اي که در محيط LabVIEW نوشته شده است. در اين برنامه مي توان نماي ظاهري ابزارهاي اندازه گيري را به صورت مجازي شبيه¬سازي کرد.

•    ايزوله سازي (جداسازي): يکي از روش هاي آمايش سيگنال که در آن، سيگنال هاي دريافتي از تراگردان ها به دليل ايمني بيشتر، از رايانه جدا مي شوند.

•    پلاسما: ترکيبي از گازهاي با ذرات باردار.

•    تافتگر (مالتی‌پلکسر) (Multiplexer): وسيله اي که يکي از چند ورودي را انتخاب و اطلاعات آن را به يک خروجي تنها کليدزني (سويچ) مي کند.

•    تراگردان (مبدل) (Transducer): وسيله اي است که نوعي از انرژي را به نوعي ديگر تبديل مي کند.

•    ترموکوپل (جفت گرمايي): يک زوج رساناي ناهمگون که طوري به يکديگر متصل شده اند که هرگاه دو پيوند آن در دماهاي متفاوت باشد، يک نيروي محرکه الکتريکي در نتيجه آثار ترموالکتريکي پديد مي آيد.

•    تقويت کردن: يکي از روش هاي آمايش سيگنال است که درجه وضوح و دقت سيگنال ديجيتال را افزايش و نويز را کاهش مي دهد.

•    حسگر (Sensor): وسيله اي که يک سيگنال ولتاژ يا جريان خروجي متناسب با کميت فيزيکي مورد اندازه گيري (نظير دما و صوت و ...) را توليد مي¬کند.

•    خطي سازي: فرايند تصحيح سيگنال خروجي يک وسيله مانند يک تراگردان به منظور خطي کردن تغييرات سيگنال خروجي نسبت به يک سيگنال ورودي.

•    فيلتر (صافي) کردن: يکي از روش هاي آمايش سيگنال که به کاربر اجازه مي دهد تا نويز (اختلال) و سيگنال هاي ناخواسته را از سيگنال مورد نظر حذف يا تضعيف کند.

•    کرنش سنج: يک المنت اندازه گيري براي تبديل نيرو، فشار، کشش و ...، به سيگنال الکتريکي.

•    نمونه بردار و نگهدار: مداري که همراه با يک مبدل آنالوگ به ديجيتال مورد استفاده قرار مي گيرد تا يک سيگنال را بگيرد و نگاه دارد، تا بتوان آن را بوسيله مبدل آنالوگ به ديجيتال تبديل کرد.

•    A/D: تبديل آنالوگ به ديجيتال.

•    ADC: مبدل سيگنال آنالوگ به ديجيتال. يک دستگاه الکترونيکي يا يک تراشه است که سيگنال هاي آنالوگ را به مقادير عددي يا ديجيتال تبديل مي کند.

•    D/A: تبديل سيگنال ديجيتال به آنالوگ.

•    DAC: مبدل سيگنال انالوگ به ديجيتال. يک دستگاه الکترونيکي يا يک تراشه که مقادير ديجيتال را به ولتاژ يا جريان آنالوگ متناظر با آنها تبديل مي-کند.

•    DAQ: اين عبارت به طور کلي براي جمع‌آوري داده‌ها (داده برداري) اطلاق مي گردد و معمولاً همراه با مبدل A/D (آنالوگ به ديجيتال) به کار برده مي شود. بايد مراقب بود که DAQ با DAC اشتباه گرفته نشود. DAC مخفف عبارت Digital to Analog Conversion مي باشد، همان D/A، و به مبدلي گفته مي شود که سيگنال ديجيتال را به آنالوگ تبديل مي کند. معمولاً تراشه‌اي که براي انجام اين تبديل به کار مي رود، DAC ناميده می شود.

•    DC: مخفف Direct Current به معناي جريان مستقيم مي باشد. اين نوع سيگنال برخلاف AC به معناي جريان متناوب است. اين عبارت در مواردي به کار برده می شود که سيگنال مورد نظر ثابت و فرکانس آن صفر باشد. در موارد ديگر نظير بحث داده برداري، عبارت DC براي سيگنال هايي با فرکانس (بسامد) خيلي پايين (کمتر از يک ثانيه) نيز به کار مي رود.

•    باس ارتباطي چندمنظوره، GPIB: مخفف General Purpose Interface Bus به معناي باس ارتباطي چندمنظوره مي باشد. اين باس به صورت يک باس ارتباطي استاندارد جهاني براي ابزارها و دستگاه هايي که با رايانه در ارتباط هستند به کار مي رود. اين باس براي اولين بار در دهه 60 ميلادي توسط شرکت Hewlet Packard جهت برقراري ارتباط بين ابزارهاي اندازه گيري و رايانه ابداع گرديد.

•    LabVIEW: يک محيط برنامه نويسي گرافيکي که در آن به جاي استفاده از دستورات متني از آيکن هاي اجرايي استفاده مي شود.

•    SCXI: مخفف Signal Conditioning eXtension for Instrumentation مي باشد. اين سيستم يک وسيله آمايش با قابليت و کارايي بالاست که به صورت يک جعبه جداگانه موجود است.

•    VXI: اين واژه مخفف VME eXtension for Instrumentation که VME خود مخفف Versa-Modular Encoder مي باشد. VXI يک سيستم با قابليت و کارايي بسيار بالاست که براي اندازه گيري و جمع‌آوري داده به کار مي رود. جعبه VXI معمولاً حاوي يک کارت اصلي رايانه است. بنابراين استفاده از رايانه در اين سيستم الزامي نيست.

مرجع: کتاب راهنماي جامع LabVIEW. نوشته فربد قابوسی، چاپ اول. تهران: نشر آفرنگ، 1382